ستون آخر
على جوادى
درسهای تلخ وشیرین اعتراضات ۱۳ آذر!

زمانیکه خود را برای ارائه تزها و ارزیابی ام از موقعیت کمونیسم کارگری در ایران و ملزومات پیروزی کمونیسم در سمینار پیشا پلنوم ۲۶ حزب کمونیست کارگری آماده میکردم کوچکترین تصوری نداشتم که یک کمتر از یکسال بعد در حزب اتحاد کمونیسم کارگری باید مشغول پراتیک همان تزها در موقعیتی کاملا متفاوت باشم. در آن سمینار، که نوار آن در سایت شخصی ام موجود است۱، تلاش کردم تصویری از موقعیت و شرایط پیروزی کمونیسم کارگری ارائه دهم. کوشیدم موقعیت فعلی کمونیسم کارگری را ترسیم کنم و تلاش کنم تا تصویری از پروسه ها و مراحلی که حزب کمونیست کارگری را طی آن به ملزومات پیروزی نزدیک میکند، ارائه دهم.
آن سمینار با واکنشهای متفاوتی مواجه شد. برخی از کادرهای حزبی "وحشت زده" آن تصویر واقعی از موقعیت حزب کمونیسم کارگری را ارائه "لیست سیاه" نامیدند. به وضعیت موجود دل خوش کرده اند. مدتی است که عادت داده شده اند که در سمینارها و پلنوم های حزبی از "دستاوردها" و "پیشرفتها" به "هیجان" آورده شوند، قطعنامه ای تصویب شود و سپس همان روال قدیمی مجددا دنبال شود. تنی چند کوشیدند که بر این ارزیابی "سوار" شوند و آن را عین سیاست و اقدامات رهبری فعلی حزب قلمداد کنند!؟ این تقلا دوام چندانی نیاورد. اما برخورد لیدر حزب از همه جالب تر بود. تهدید به "سوزن زدن" کرد. اعلام کرد که میخواهد به رفقای مدافع این نظرات "سوزن بزند". تا به قول خودش ما را "به خط" کند! دیدنی بود. ادامه همان خط "سوزن زدن" را امروز در سیاستی مشاهده میکنیم که بخشهای دیگر کمونیسم کارگری را "خدمتگزار رژیم اسلامی"، "پرو رژیمی" و "دشمن مردم" می نامند. 
کمی به حاشیه رفتم. تزهای اصلی آن سمینار شناخت ملزومات پیروزی کمونیسم کارگری در ایران بود. "حزب سازمانده و رهبر" در مرکز این تزها قرار داشت. ما در راس حزب کمونیست کارگری شناخت دقیقی از موقعیت سازمانی و تشکیلاتی و قدرت سازماندهی حزب در جامعه داشتیم. کمبودها و نقاط ضعف و قدرت را میشناختیم. میخواستیم با نگاه به واقعیات حزبمان را برای مصافهای بزرگ آماده کنیم. هدف تامین مطلوبترین شرایط برای پیروزی بود. اما در تعیین "شرایط مطلوب" حزب رهبر و سازمانده تفاوت و اختلافات فاحشی داشتیم. خط کنونی حکک تصویری مجاهدینی از تصرف قدرت سیاسی دارد. نه قیامی را باید سازمان دهد. نه نیروی قیام کننده ای را باید سازمان دهد. نه رقیبی در اپوزیسیون وجود دارد. نه نیرویی را در اپوزیسیون باید شکست دهد. نه نیروی مسلحی را برای تصرف قدرت سیاسی باید سازمان دهد. و نه باید سازمان حزبی و توده ای قدرتمندی را در طبقه کارگر و جامعه شکل داد. اساس و مبنای تصرف قدرت سیاسی در تزهای حمید تقوایی "تبلیغ و ترویج و افشاگری" است. تبلیغ و ترویج کلام اول و آخر درک و استنباط این دوستان از کمونیسم کارگری است. کمونیسم گویا جنبشی برای تفسیر است. هدف سازماندهی و رهبری برای تغییر نیست. تغییر از قرار امری خود بخودی و جبری است. محصول تبلیغ و ترویج است. گویا در تقدیر جامعه پیروزی کمونیسم کارگری در پس تبلیغ و ترویج حک شده است. بی دلیل نبود که حتی برخی از رهبری حکک رسما مخالف پیاده شدن و درج سخنرانی منصور حکمت پیرامون ضرورت انتقال اجتماعی حزب از حزب مبلغ و مروج به حزب رهبر و سازمانده در پلنوم ۱۴ حزب بود.
در تصویر رهبری کنونی حککا انقلاب و قیام و تصرف قدرت سیاسی میوه ای در انتهای مجموعه ای از تبلیغ و افشاگری قرار گرفته است. سیری خطی است. همواره رو به صعود است. تبلیغات ذخیره میشوند. "تغییرات کمی به کیفی" منتج میشوند و انقلاب شکل میگیرد. و کافی است تا حزب باشد تا تبدیل به رهبر تحولات شود. از این رو تلاش برای بودن جوهر تلاشهای این رفقا است. کافی است به اندازه کافی تبلیغ کرده باشید تا مردم قیام کننده خود شما را از لیست اپوزیسیون خارج کرده و در راس جامعه قرار دهند! از پیش هم با انقلاب "وعده ملاقات" در تقدیر کمونیسم کارگری حک شده است! این تصویر را به گونه ای دیگری اما رقیق تر در سناریوهای رامبویی هالیوودی میتوان مشاهده کرد. اما رامبو حداقل می جنگد. اگرچه یک تنه می جنگد. اما با مخاطرات درگیر میشود. موانع را از سر راه بر میدارد. و بالاخره پیروز میشود. در این تصویر هالیوودی از انقلاب همه چیز زیبا و رویایی است. "انقلاب علنی است"! همه یقه ها آهار زده و پیراهنها اطو کشیده است. "رهبران حزبی با هواپیما وارد فرودگاه تهران میشوند" و به تجمعات میروند و سخنرانی میکنند. گویا در وقت استراحت هم فرمان قیام را هم صادر میکنند. نیروی قیام را نیز نه اساسا بخش رادیکال – سوسیالیست کارگران متشکل و تحزب یافته بلکه گویا دانشجویان هوادار سازمان حزبی تشکیل میدهند. در این سناریو هیچ مخاطراتی جامعه و پروژه کمونیسم کارگری را تهدید نمیکند. نه جریانات قوم پرست و دستجات تروریست باقیمانده از رژیم اسلامی و نه جنگ و تخریب شیرازه جامعه. هیچ تهدیدی وجود ندارد. همه چیز در کتاب تقدیر کمونیسم تقوایی از پیش نگاشته شده است. بی جهت نیست که در تبلیغاتشان بنوعی مخاطراتی ناشی را از جنگ احتمالی و بمباران و موشک باران جامعه را با مصائب و مشکلات موجود در پروسه انقلاب و قیام کارگری کم وبیش یکسان قلمداد میکردند. این جریان علیرغم ایمان ساده انگارانه اش به "انقلاب" عملا مردم را از انقلاب کارگری میترساند و دور میکند. عملا در دست تبلیغات ضد انقلاب بورژوایی نسبت به انقلاب و مبارزه قهر آمیز کمونیستی قرار میگیرند.
راه دور نباید رفت. برای اٽبات آنچه که حزب رهبر – سازمانده در جنبش ما لقب گرفته است کافی است به تحولات اخیر برگردیم. رویدادهای ۱۳ آذر نشانگر شکست و پیروزی خط مشی های معینی در جنبش کمونیسم کارگری بود. پیروزی سیاست کمونیسم دخالتگر، سازمانده و تغییر دهنده و هدایت کننده در مقابل کمونیسم مبلغ  و مروج و افشاگر. تظاهراتهایی که از ۱۳ آذر آغاز شد رویدادی تصادفی نبود. محصول تلاش کمونیسمی دخالتگر و سازمانده بود. محصول سازماندهی پیگیر و شناخت نقش رهبران عملی و فعالین و سازماندهان اعتراض دانشجویان در دانشگاههای مختلف بود. این پیروزی خط مشی است که کمونیسم را جنبشی برای تغییر و نه تفسیر جهان میداند. میخواهد تغییرات معینی را در زندگی انسانهای بیشماری در لحظه حاضر شکل دهد. ۱۳ آذر شکست سیاست رهبری کنونی حککا بود. با موتور اعلامیه پخش کردن و با کسب خبر از اینترنت اعلامیه صادر کردن نمیتوان به سازماندهی در زمین واقعی سیاست و جابجایی نیرو نائل شد. هر اعتراضی رهبر و سازمانده دارد. خودبخودی نیست. گفته بودم پوپولیسم دو بار تکرار میشود. از قرار بیش از دو بار باید شکست داده شود.
تلخ است اما هنوز هم دیر نیست. میتوان از تجربیات آموخت. ما در اعتراضات ۱۳ آذر صحت راهی را مشاهده کردیم که در مباحٽ درونی رهبری حزب کمونیست کارگری بر آن تاکید داشتیم. به تمام سازماندهندگان این مبارزه درود میفرستم. امیدوارم که رهبری حکک هم به جای جنجال و شلوغ بازی های متداول کمی بیشتر فکر کند و کمتر ناسزا بگوید. هنوز میشود اشتباهات را تصحیح کرد! "سوزن زدن" اما چاره ساز نیست.

۱- http://www.alijavadi.com/home/library/docs/AliJ-1.asx )

 

دیگر مقالات از علی جوادی